کمونیسم کارگری و تشدید تخاصمات میان دو قطب تروریستی جهان معاصر
پاسخی به چند سئوال

یک دنیای بهتر: سخنگویان و رسانه های اسرائیل مدعی اند که بمنظور جلوگیری از دستیابی رژیم اسلامی به سلاحهای اتمی باید تاسیسات هسته ای رژیم را مورد حمله نظامی قرار داد٬ راه دیگری نیست! این ادعاها چه واقعیتی را بیان میکنند؟

علی جوادی: این ادعاها گوشه هایی از سیاست برخی محافل نوع "جنگ سردی" را در غرب بیان میکنند. بیانگر واقعیتی نیستند. تبلیغات سیاسی یک قطب تروریستی علیه قطب تروریسم اسلامی و رژیم اسلامی بمثابه ستون فقرات این جنبش ارتجاعی و آدمکش است. واقعیت این است که هیات حاکمه اسرائیل به چنین تبلیغات و فضایی نیاز دارد. کل استراتژی سیاسی هیات حاکمه اسرائیل مبتنی بر حفظ تخاصم و کشمکش در خاورمیانه استوار است. این دولت نیازمند وجود فضای جنگی برای توجیه موقعیت تا دندان مسلح خود است. ارتش اسرائیل یکی از پنج قویترین ارتشهای دنیا است. همانقدر که رژیم اسلامی بر زخم مردم ستمدیده فلسطین سرمایه گذاری سیاسی کرده و این ستم دیرینه را دستاویزی برای حقانیت بخشیدن به بقای خونین خود تبدیل کرده است٬ به همان میزان هم هیات حاکمه اسرائیل به جنگ و تخاصم و کشمکش برای تداوم موقعیت سیاسی خود نیازمند است.
 
آیا راه دیگری نیست؟ پاسخ مسلما منفی است. اتفاقا آنچه که این محافل به عنوان "راه حل" در نابودی سلاحهای هسته ای رژیم اسلامی مطرح میکنند نه تنها منجر به نابودی پروژه هسته ای رژیم اسلامی نخواهد شد بلکه بنا به ادعای بسیاری از کارشناسان نظامی و امنیتی خودشان تنها میتواند وقفه کوتاهی در پروسه تلاشهای هسته ای رژیم اسلامی ایجاد کند. بعلاوه حتی اگر راه حل دیگری هم نبود٬ این جریانات محق نیستند که جنگ خودشان با قطب دیگر تروریسم معاصر را بعنوان "راه حل" انساندوستانه برای خلع سلاح یک رژیم اتمی دیگر قلمداد کنند. کسانی که خود با سلاحهای اتمی شان میتوانند کره زمین را بارها نابود کنند٬ مجاز نیستند از "راه حلی" در این مورد صحبت کنند. این سیاست یک قطب مجهز به سلاح اتمی در مقابله با قطب متخاصم است که درصدد دستیابی به سلاح اتمی است. ذره ای حقانیت سیاسی در این تقابل وجود ندارد .

یک دنیای بهتر: در طرف مقابل سخنگویان رژیم اسلامی مدعی اند که پروژه ای برای دستیابی به سلاحهای اتمی ندارند. بعضا مدعی اند که "اسلام" داشتن سلاحهای اتمی را منع کرده است. واقعیت چیست؟ به این تبلیغات و کلا تلاشهای هسته ای رژیم اسلامی چگونه باید نگریست؟

علی جوادی: تماما دروغ میگویند. اسلام و کلا مذهب را از دروغ نمیتوان جدا کرد. تمام شواهد و قرائن حاکی از آن است که رژیم اسلامی در صدد دستیابی به سلاح اتمی است. هدفش از غنی سازی اورانیوم تامین سوخت لازم برای نیروگاههای هسته ای با مصارف خانگی نیست. در صد غنی سازی اورانیوم است. تعداد سانترفیوژهایی که به کار انداخته است٬ همگی نشان دهنده پروژه این رژیم برای دستیابی به سلاح اتمی است. بعلاوه این تلاشها را در کنار سایر تلاشهای رژیم در گسترش امکانات موشکی اش قرار دهید٬ تصویر کامل تری بدست می آید. این رژیم به دنبال ایجاد بمب هسته ای و امکانات موشکی برای پرتاب بمب اتمی به مراکز قطب مقابل است.

رژیم اسلامی در صدد دستیابی به سلاح اتمی است. دستیابی به این سلاحها را راهی برای تضمین جلوگیری از حمله نظامی و خطر سرنگونی توسط آمریکا و متحدین اش بحساب می آورد. به دنبال همان راهی است که هیات حاکمه کره شمالی پیمود. یک رکن بقای خود را در سلاح اتمی کشتار دسته جمعی می بینند. مضحک است٬ "حکومت خدا" بر روی زمین نیازمند امکان انفجار ذرات اتمی برای بقاء حکومت کثیف خود است. اما اشتباه میکنند. شیشه عمرشان در دست توده های مردمی است که حکم به سرنگونی شان داده اند. دیر و یا زود این حکم به اجرا در خواهد آمد .

یک دنیای بهتر: مستقل از سیاستهای دول غربی و تبلیغاتشان٬ بالاخره با تلاشهای هسته ای رژیم اسلامی چگونه باید برخورد کرد؟ برخی میگویند مگر چه ایرادی دارد که تاسیسات هسته ای رژیم اسلامی را مورد حمله "هوشمندانه" قرار داد و نابود کرد؟

علی جوادی: حمله "هوشمندانه" نداریم. این اراجیف را نباید باور کرد. این گوشه ای از تبلیغات مبلغین سیاستهای دولت اسرائیل و برخی محافل راست در آمریکا است. استراتژیستهای نظامی "فهیم ترشان" تصویر دیگری ارائه میدهند. برای حمله نظامی به تاسیسات هسته ای رژیم اسلامی باید ابتدائا بسیاری از مراکز نظامی و پدافند و مخابراتی رژیم اسلامی را مورد حمله قرار دهند. باید ابتدائا قدرت عکس العمل نظامی متقابل را از رژیم اسلامی سلب کنند تا بتوانند مراکز هسته ای اش را مورد تعرض همه جانبه قرار دهند. باید بتوانند قدرت واکنش هوایی و زمینی و دریایی رژیم اسلامی را نابود کنند. پیشبرد چنین پروژه ای مستلزم یک تهاجم همه جانبه نظامی است. این اقدامات اساسا به معنای ورود به یک جنگ همه جانبه است .

بعلاوه حمله به تاسیسات هسته ای و نظامی رژیم اسلامی منجر به یک فاجعه عظیم انسانی و سیاسی در ایران و منطقه خواهد شد. ابعاد چنین فاجعه ای بسیار وخیم تر از آن است که مدافعین چنین طرحهایی مطرح میکنند. چنین اقدامی عملا چاشنی یک جنگ و تقابل جدی و سرنوشت ساز در جدال این قطبهای تروریستی خواهد بود. قربانیان چنین جنگی مردم بیگناه و بشریت متمدن است.
 
مساله اساسی این است که حمله به تاسیسات هسته ای دارای پیامدهای سیاسی و اجتماعی و انسانی متعددی است که این اقدام را از یک حمله "ساده" نظامی متمایز میکند. تلفات انسانی و جانی این واقعه٬ پی آمدهای سیاسی و اجتماعی آن در تحرک بخشیدن به تحرک جریانات راست و افراطی ناسیونالیسم و قوم پرست و مافیایی و ضد جامعه٬ گسترش سیاست قلدری نظامی و زورگویی و بالاخره زمینه ساز شدن تعرض وحشیانه تر رژیم به اعتراضات اجتماعی و مبارزات مردم و کل عقب گردی که بر مبارزات اجتماعی در سطح جامعه ایران و جهان تحمیل خواهد کرد٬ از جمله مسائلی هستند که موجب تقابل ما با چنین سیاست و اقدام نظامی میشوند.
 
می پرسید با تلاشهای هسته ای رژیم اسلامی چه باید کرد؟ باید پرسید با کل سلاحهای اتمی جهان معاصر و همچنین تلاشهای اتمی رژیم اسلامی چه باید کرد؟ پاسخ ما روشن است. ما خواهان برچیدن تمام سلاحهای اتمی در سطح جهان هستیم. ما خواهان منع گسترش سلاحهای اتمی در سطح جهان هستیم. جنبش خلع سلاح اتمی پاسخ ما به چنین تلاشهایی است. ما همانقدر که مخالف تسلیح اتمی رژیم اسلامی هستیم به همان اندازه هم خواهان برچیدن زرادخانه آمریکا و اسرائیل و چین و روسیه و انگلیس و فرانسه و ... هستیم. پاسخ ما یک جنبش مترقی در مقابله با کل این وضعیت و برای نابودی تمام سلاحهای کشتار دسته جمعی است.
  
یک دنیای بهتر: آیا کماکان بر این ارزیابی هستید که احتمال حمله نظامی اسرائیل و آمریکا به تاسیسات رژیم اسلامی محدود است؟ اگر آری٬ چه ارزیابی ای از این تبلیغات جنگی و فضای ایجاد شده دارید؟ آیا به دنبال ایجاد فضای لازم برای "لیبیایی" کردن تحولات ایران هستند؟

علی جوادی: ارزیابی ها در این زمینه متفاوتند اما من "کماکان" بر این باورم که احتمال حمله نظامی اسرائیل و آمریکا به ایران در این شرایط محدود است. چنین احتمالی را رد نمیکنم. اما در عین حال نقش حماقت و ماجراجویی در تاریخ را نیز انکار نمیکنم.
 
فکر میکنم که هدف این تبلیغات و فضای سیاسی اعمال فشار سیاسی و اقتصادی بیشتر بر رژیم اسلامی است. یک نتیجه این تبلیغات سوق دادن کشورهای اروپایی به اعمال سیاست تحریم اقتصادی گسترده تر است. برای پی بردن به اهداف واقعی و "مشخص" این تبلیغات باید به فضای ایجاد شده در منطقه و تحولات جاری اشاره کرد. آمریکا برخی از ستونهای قدرت خود را در منطقه در پس خیزش توده های مردم در مصر و تونس از دست داد. این تحولات قدرت مانور و تاثیر گذاری این دول را بر تحولات منطقه محدود تر کرده است. به این واقعیت باید خروج نیروی نظامی و عملیاتی آمریکا از عراق را هم اضافه کرد. بمنظور محدود کردن قدرت مانور رژیم اسلامی در چنین شرایطی و مشخصا در عراق باید این رژیم را تحت فشار همه جانبه ای قرار میدادند. اگر دقت کنید این تبلیغات درست بعد از هشدار آمریکا به رژیم اسلامی در مورد تحرک در عراق پس از خروج نیروهای نظامی آمریکا بالا گرفت. اهداف مقطعی و مشخص این فضا را باید در این راستا بررسی کرد. در عین حال باید در نظر داشت که این فضا سازیها گوشه ای از تقابل دراز مدت دو قطب تروریستی جهان است .

یک دنیای بهتر: آیا کلا هر حمله نظامی را رد میکنید؟ چه ارزیابی ای از حمله نظامی "بشر دوستانه" دارید؟

علی جوادی: در مورد هر "حمله نظامی" باید بطور مشخص صحبت کرد. احکام کلی ویژگیهای شرایط را منعکس نمیکنند. اما آنچه که بطور کلی میتوان گفت این است که ما مخالف سیاست قلدری و نظامیگیری دول سرمایه داری غرب هستیم. ما مخالف هر نوع عملیات تروریستی و نظامی این چنینی هستیم. عملیات نظامی اقدامی مجزا و ایزوله از سیاستهای حاکم و پیشبرنده آن نیستند. نمیتوان این عملیات را مستقل از سیاست ناظر بر آنها قضاوت کرد. یک رکن آرایش سیاسی جهان سرمایه داری حاضر اتکا بر میلیتاریسم و قلدری نظامی است. مخارج هنگفتی صرف حفظ این ماشین نظامی و آدمکشی میشود. چنین دستگاهی را برای انجام عملیات "بشر دوستانه" ایجاد نکرده اند. حمله نظامی بشر دوستانه اساسا تلاشی برای مشروعیت بخشیدن به سیاست نظامی این قطب در اذهان توده های معترض است. تبلیغاتی که برخی رسانه های دولتی جهان غرب در این زمینه براه انداخته اند را باید تلاشی برای توجیه حمله نظامی و مشروعیت بخشیدن به آن قلمداد کرد .

یک دنیای بهتر: جنبش کمونیسم کارگری چه موضعی در قبال حمله نظامی باید اتخاذ کند؟ چگونه میتوان و باید با حمله نظامی احتمالی مقابله کرد؟ استراتژی عمومی ما چه ویژگیهایی در چنین شرایطی بخود میگیرد؟

علی جوادی: ما مخالف حمله نظامی هستیم. ما معتقدیم در عین حال که مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی را باید تشدید کرد در عین حال هم باید برای درهم شکستن سیاست میلیتاریسم و قلدری نظامی مبارزه کرد. این مساله یکی از مهمترین حلقه های سیاسی استراتژی کمونیسم کارگری در چنین شرایطی است. استراتژی ما چه در شرایط "صلح" و چه در شرایط "جنگ" تغییری نمیکند. ما خواهان سرنگونی رژیم اسلامی در پس یک انقلاب کارگری هستیم. شرایط "جنگی" شرایط کاری ما را سخت تر و پر مخاطره تر میکند اما تغییری در استراتژی عمومی ما ایجاد نمیکند. ما سرنگونی رژیم اسلامی را پیش شرط هر تغییر انسانی و مترقی در جامعه میدانیم. از نقطه نظر ما یک حلقه اصلی مقابله با حمله نظامی احتمالی تلاش برای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی است.
 
ما در چنین شرایطی باید تلاش کنیم که به قدرت نظامی قابل ملاحظه ای مجهز شویم و چنین قدرتی را سازمان دهیم. ما باید ارتش کارگری و کمونیسم مسلح را شکل دهیم. استراتژی عمومی ما برای خروج از چنین شرایطی در عین تلاش برای درهم شکستن سیاست میلیتاریسم آمریکا و متحدین اش٬ تلاش براى سرنگونی رژیم اسلامی٬ خارج کردن قدرت از چنگ رژیم اسلامی و شکل دادن به قدرت توده ای و شورایی در هر گوشه ای و تمام جامعه است. جنگ را٬ در صورت وقوع٬ باید با سرنگونی رژیم اسلامی و شکل گیری قدرت کارگری و کمونیسم پایان داد.
 
یک دنیای بهتر: از هم اکنون ما شاهد تلاشهایی در شکل گیری جریانات "ائتلافی" از جنس "شورای موقت" در لیبی و "کنگره ملی" در عراق هستیم. به این تلاشها چگونه باید برخورد کرد؟

علی جوادی: این تلاشها را باید افشاء و ایزوله کرد. هدف این تلاشها حقنه کردن حکومتی ارتجاعی و دست راستی بر مردم و از بالای سر آنهاست. این اقدامات گوشه ای از تلاش غرب و محافل دست راستی و قوم پرست و مرتجع برای شکل دادن به تحولات آتی و سوار شدن بر تلاشهای مردم است. این جریانات به دنبال ایجاد ملغمه ای ارتجاعی و پرو غربی هستند که بتوانند به آن مشروعیتی در اذهان توده های مردم بدهند. ما نمونه چنین تلاشهای ارتجاعی را در افغانستان و عراق و لیبی دیده ایم. این جریانات نماینده نوعی دیگری از استبداد و استثمار و حاکمیت سرمایه بر مقدرات مردم است. منتخب مردم نیستند. نماینده آزادیخواهی و برابری طلبی و انساندوستی نیستند. یک ارتجاع دیگر است. یک استبداد دیگر است. حزب اتحاد کمونیسم کارگری این تلاشها را قاطعانه خنثی خواهد کرد. قدرت سیاسی از آن توده های مردم بپاخواسته است که باید توسط ارگانهای منتخب خودشان شکل گرفته و سازمان یابد. حزب اتحاد کمونیسم کارگری برای استقرار یک جمهوری سوسیالیستی متشکل از شوراهای مردم مبارزه ميکند. *